خونه تکونی دلم :: قاصدک خیال من

خونه تکونی دلم

دوشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۴۳ ب.ظ

نبخشیدن باعث
کوچک شدن افق نگاهت
و پرشدن فضای ذهنت
از چیزهایی میشود که هیچ نیازی به آنها نداری
می بخشی چون
به اندازه کافی قوی هستی
که درک کنی همه آدم ها ممکن است خطا کنند...
بخشیدن
هدیه ای است که تو به خودت میدهی...
به خاطر بسپار که آدم های ضعیف هرگز نمی توانند ببخشند...
بخشیدن خصلت آدم های قوی است ...
بخشیدن یک اتفاق لحظه ای هم نیست ...
فقط قدرتمندها می بخشند...
پس قوی بودن را انتخاب کن.

پی نوشت: متن قبلی حذف شد. منم میخوام قوی باشم میخوام ببخشمشون .
میخوام دل تکونی کنم
من فراموشش میکنم و همه اونایی هم که تو این ماجرا در حقم بدی کردن رو میبخشم .
ممنونم از همتون :)
عیدتون پیشاپیش مبارک :)

۵ ۰
۹۴/۱۲/۲۴

لبخنــــツ ـــد

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۵۰

آرین

سلام پیشنهاد میدم وبلاگت رو انتقال بدی رو بین بلاگ http://binblog.ir/

بیان دیگه خیلی قدیمی شده بهتره از سسیستم های جدید با امکانات جدید استفاده کنی

از این قسمت میتونی ثبت نام کنی

http://binblog.ir/register.php

به من هم سر بزن ممنون

http://salan.binblog.ir

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۰۹

❤❤ پسر خوب ❤❤

یعنی چی این چه حرفیه
چرا فکر میکنی اگه تو زندگیت تلخی و بدی دیدی دلیلش از چشم افتادن پیش خدا و امام رضاست؟؟؟ چرااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟
میدونی بزرگترین گناه ناامیدی از درگاه خداست؟؟؟
ازت میخوام بری ببینی تو اسلام در مورد درد و بلا چی گفتند، فقط برو بخون و بیا جوابشو بهم بده
آره، خیلی تلخی چشیدی، اما میدونی به هر چی فکر کنی بهش کشیده میشی؟؟ امام علی هم فکر کنم گفتند
چرا فکر میکنی امام رضا بهت پشت کردند؟؟؟ یعنی اونقدر عقده ای اند که با اینکه عکس حرمشون توی اتاقته باز ازت روی گردانند؟؟؟
میدونی من افسوس میخورم که چرا وقتایی که از مشهد رد میشدم نمیرفتم زیارت، اما قربونشون برم که هر وقت چیزی ازشون خواستم و به صلاحم بوده کمکم کردند
خدا هم که اگه بهت لحظه ای توجه نکنه نیست و نابود میشی که، مگه میشه خدا حواسش به بنده هاش نباشه، تو مطمئن باش که به صلاحت نبوده، یا حکمتی داشته
درد و بلا هم به نظر من آدمو بزرگ میکنه
خودتو پیدا کن، خودتو قوی کن، میدونم من در حدی نیستم که از این حرفا بزنم اما زدم دیگه، تو هم خوب بهش فکر کن
ببخش بزرگتر از سن و سالم حرف زدم

۲۵ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۴۱

آرمان

من حرفی از لیاقت شما نزدم
اما اینو می دونم که اگه با ارزش نبودی
اگه یه دختر به درد بخور نبودی
اگه مومن نبودی
اگه چادری نبودی
اگه با حیا نبودی
اگه اهل حلال و حرام نبود
اگه با خدا نبودی
نگرانم نمی کردی
هیچ وقت
هیچ وقت برات کامنت نمیذاشتم
اما تو با ارزشی
ولی هنوز ارزش خودتو نفهمیدی
برا همین کسی رو تو دلت نگه داشتی که به نظر من
اصلا و
و به هیچ وجه لایقت نبوده
اینم بدون که شرایطتت
و دل گیری هاتو می فهمم
می دونم چی میخایی
میفهمم
سختی جدا شدن از کسی که دوس داشتی(هرچند لایق دوست داشتن نبود از نظر من)
نیاز به هم دم داشتنو
فشار درساتو
نگاه خانواده و دوستاتو
اما
دختر خوب
بدون خیلی های آرزوی داشتن تورو دارن
تو
و
حیایی تو
و
محجبه بودن تو
و
با خدا بودنت
بی قیمتت کرده
پس اولا
هرچیزی غیر خدارو از دلت بیرون کن
و هر امیدی به غیر از امید به خدا رو از دلت دور کن
و خودتو بسپار به دست خدا
مطمئن باش بهترین چیزو برات رقم میزنه
.
.
.
.
دعا کن
که
خوب بشیم

۲۶ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۱۹

لی لی (لیلی نامه)

پست قبلی رو ندیدم...

کاش حال دلت خوب باشه...

خبر خوبی که موقع برگشتنم بهم دادی، از ته قلب شادم کرد... خدا رو شکر عزیزم...

قاصدک خیال من

قاصدک خیال من

آیا تو چنان که می نمایی هستی؟؟؟!

خواستگار

لبخند نامه

خوشبختی

خاطره

عشق نامه

دل نوشته های لبخند

کپی شده ها

سوال دونی

مینیمال نوشت

دوستانه

دوست داشتنی ها

خونه تکونی دلم

نظرات (۸)

ارسال نظر