اوج دلتنگی های یه نفر وقتیه که محرمی واسه گفتن حرفای دلش پیدا نمیکنه...!
وقتی سر همه چی تو کوتاه میای و از خواسته هات بخاطر رضایت دیگران چشم میپوشی؛ کم کم اونقدر کوتاه میشی که همه به خودشون اجازه میدن رو سرت سوار بشن و حتی بهت بگن چجوری زندگی کن... چجوری نفس بکش...
نتیجه اخلاقی اینکه: لطفا صندلی نباشید!!!!!!! :/
مادرشوهرم همیشه میگه: پدر و مادر هم میتونن باعث خوشبختی بچشون بشن هم باعث بدبختیش؛ هم میتونن با رفتارشون به بچه ارزش بدن هم اونو بی ارزشش کنن...
اواخر شهریور قرار شد عروسی بگیریم...
پدرشوهرم میگه تا آماده شدن خونه من و آقایی، یه خونه اجاره میکنیم.
بابا هم نه گذاشت نه برداشت گفت اجاره عخه لبخند اگه دختر منه کنار پدرشوهر مادر شوهر هم زندگی میکنه ( حالا بماند که تو اون خونه پدربزرگ و مادربزرگ آقایی هم زندگی میکنن که با ما میشن سه تا خانواده)
پدرشوهرم هم گفت لبخند اگه اینکارو بکنه واقعا در حق ما لطف بزرگی کرده بعد هم میتونن جای اجاره دادن پس انداز کنن
اولش داغ بودم و حرفی نزدم اما حالا داغدار حرفای نگفته ام نه اینکه مخالف زندگی پیش اونا باشم چون دوسشون دارم و تا حالا از گل کمتر به من نگفتن. درد من از اینه که بابام حتی یه بار هم از من نپرسید که راضی ام یا ناراضی ؛ دردم از اینه که چرا بابام راضی میشه من تو خونه خودم جلوی شوهر خودم همیشه روسری سرم باشه و نتونم تو خونه خودم یه لباس راحتی بپوشم حتی...
واقعا نمیدونم دیگه چی درسته چی غلط.
دیروز اونقدر طعم خوشبختی داشت که دلم میخواست تمام قد، همه ی دیروز رو بغلش کنم و نذارم تموم بشه...!
همیشه سیزده فروردین که می شد بخاطر تنها موندنم ماتم میگرفتم
سیزده بدر امسال با سال های دیگه خیلی فرق داشت
تو کنارم بودی و از همه مهمتر امروز روز تولدت بود :)
راسته که میگن از هرچی بدت بیاد سرت میاد
ولی تو چه شیرین به سرم اومدی
شاعر میفرماید : تو آن بلای قشنگی که آمدی به سرم :))
اگر پول داشته باشی
انسان ها تو را خواهند شناخت
و اگر پول نداشته باشی
تو انسان ها را خواهی شناخت!
... بهت اعتماد دارم که الان کنارتم، به دوست داشتنت اطمینان دارم ولی زندگیمون رو میسپارم به بخدا و اعتمادم رو به پات میریزم و به خدا توکل می کنم و اونقدر به مردونگیت اطمینان دارم که مطمئنم بهم حتی تو فکرت هم خیانت نمیکنی؛ ولی اگه خدای نکرده یه روز همچین اتفاقی افتاد شرمندگیش پای خودت... .
اینا حرفایی بود که اونشب بهش زدم و به خودم قول دادم بهش تهمت نزنم و از خودم دورش نکنم.
+ ترجیح میدم اونقدر خوب بودن رو تمرین کنم که اگه یه روز کسی در حقم بدی کرد جوابش رو با خوبی بدم و اونقدر خوب باشم که اگه پیشش هم نبودم از یادش نرم.